من بی قرارم
از من عاشق دلی دیوانه میخواهی که دارم
گریه کن یک شانه مردانه میخواهی که دارم من بی قرارم ..
بی تو عذابیست
خنده هایی که به روی صورتم همچون نقابی است..
کار من عشق است و کار چشم تو خانه خرابیست
چشمانت آروزست از سر نمیپرد
تو را ز خاطرم کسی نمیبرد..
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
به دل نشسته ای
چه کرده ای با دلم
به گل نشسته ای
میان ساحلم..
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
بمان که عاشقت منم
چرا تو میروی
در آسمان قلب من
ستاره میشوی..
بیا بمان که در شبم
همیشه همچو ماهی
بمان که میکشد مرا تو را ندیدنت
تو رفته ای من هنوز ادامه میدمت..
به گریه تکیه میکنم
مرا اگر نخواهی
چشمانت آروزست از سر نمیپرد
تو را ز خاطرم کسی نمیبرد..
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
به دل نشسته ای
چه کرده ای با دلم به گل نشسته ای
میان ساحلم..
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
چشمانت آروزست چشمانت آروزست..
چشمانت آروزست از سر نمیپرد
تو را ز خاطرم کسی نمیبرد
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا ..
به دل نشسته ای
چه کرده ای با دلم
به گل نشسته ای میان ساحلم..
به خاک و خون کشیده ای
مرا ز من بریده ای مرا
───┤ ├───