menu-iconlogo
huatong
huatong
avatar

sobhet be kheyr azizam

Moienhuatong
ovdo52huatong
Liedtext
Aufnahmen
صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی

دیشب خدانگهدار

با آنکه دست سردت از قلب خسته تو

گوید حدیث بسیار

صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت

حرفی برای من نیست

با آنکه لحظه لحظه میخوانم از دو چشمت

تن خسته ای ز تکرار

در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست

خو کرده ی قفس را میل رها شدن نیست

من با تمام جانم پر بسته و اسیرم

باید که با تو باشم در پای تو بمیرم

صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی

دیشب خدانگهدار

با آنکه دست سردت از قلب خسته تو

گوید حدیث بسیار

صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت

حرفی برای من نیست

با آنکه لحظه لحظه میخوانم از دو چشمت

تن خسته ای ز تکرار

این بار غصه ها رو از دوش خسته بردار

من کوه استوارم به من بگو نگه دار

عهدی که با تو بستم هرگز شکستنی نیست

این رشته تا دم مرگ هرگز گسستنی نیست

صبحت بخیر عزیزم با آنکه گفته بودی

دیشب خدانگهدار

با آنکه دست سردت از قلب خسته تو

گوید حدیث بسیار

صبحت بخیر عزیزم با آنکه در نگاهت

حرفی برای من نیست

با آنکه لحظه لحظه میخوانم از دو چشمت

تن خسته ای ز تکرار

Mehr von Moien

Alle sehenlogo

Das könnte dir gefallen