بزن بارون ببار آروم
به روی پلکای خسته م
بزن بارون تو میدونی
هنوزم یاد اون هستم
با اینکه رفت و پژمردم
هزار بار از غمش مُردم
ولی بازم دوسش دارم
فکرش تنها نمیذارم
بزن بارون ببار آروم
به روی پلکای خسته م
دارم هر شب میام از خونه بیرون
هوای خونه سنگینه
من هر شعری که این روزا
نوشتم از تو غمگینه
بازم با گریه خوابم برد
بازم خواب تو رو دیدم دوباره
چقد غمگینم و تنهام
چقد میخوام که باز بارون بباره
بزن بارون ببار آروم
به روی پلکای خسته م
بزن بارون تو میدونی
هنوزم یاد اون هستم