اومدم یه ذره رو مخت بازی کنم بعدم برم
چون زیاد وقت ندارم هه
اسکناسام نقد تویه جیب
اون روزا شب تویه جیپ
همش ماری ماری اهل اینکه ترک کنه نیست
بیزنسه هر دو متریش نباید چپ کنه با الکلش رو تخت
دورو ورش بهش میگن خودش نیست
تو تهران راه میره باز دور و ورش آتیشه باز پاس میده گا..
فاک میده بارا باس تاج میره بالا باز
رپیه رپی استایل وحشیو سنگین
یه احساس بیست چهار ساعنه بهم میگه مونده مسیر کمی
باهامونن فقیرو وزیرو سختگیرو سفیر
استایل رپ کردنم میکنه روح پهلون تختی جوگیر
هر جایی رفتیم فهمیدیم جای موندن نیست از اونجا کندیمو رفتیم
رفتن رو باد کرده قلبم مثه حرارت زغال گرمه
نمیترسم از چهارتا شغال بعدش جوری کلماتو میجوم که بخارپز شن
تمرین کن تعظیم کن منو ببین تحریک شو تعقیب کن
چون بوده قبل پیشرو بعد پیشرو از من تزریق کن قوی شو
با کلی صفر رو صفحه عابر بانکی پامو راه بنداز
عاشق باش مثله خورشید در حاله تابش باش
شیرای نابه رامو را بنداز
گام به گام تو راهت باش
با خودت صادقانه صادق باش
همه ی واژه هامو یاد بسپار بشین جاودانه پای کار
وقتی راه میرم ۹ کیلومتر انگار ان میلیمتر رفتم
انرژی خورشیدی بهم میگن هر کی فوش میده بهم ذوب میشه
منجی شعر فوش میده بش
دیدم هر جور آدمی از خودم آرومتر
توم آشوبه واژگونم ولی کارخونه دارو ام
اونها که درمون مالوندن قبرستون خوابوندم
یه مشت چاقالن چون همشون سرنگون با پولن
اومدم یه ذره با مخت بازی کنم بعدم برم چونکه
وقت ندارم هه
