
Oboor
چون به یاد تو می افتم
دیده ام از اشک تر می شه
شادی از من می گریزه
گریه هم بی اثر می شه
وقتی این شعرو می خونم
همه ش تو در برابرمی
می دونم تو هم می دونی
که امید آخرمی
وقتی چلچله ها میان
از سفرهای دورادور
از تو می پرسم چو هر یک
می کنند از بامم عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
چون ز تو هیچ خبری نیست
ساز من بی آهنگ می شه
می نویسم که بدانی
دلم برایت تنگ می شه
با چنین تنهایی و درد
شب می شه دنیای خورشید
به خودم می گم که ای کاش
چشمونم تو رو نمی دید
وقتی چلچله ها می رن
به سفرهای دورادور
از تو می گویم چو هر یک
می کنند از بامم عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
عبور
Oboor oleh فرمارز أصلاني - Lirik & Cover