تو از كدوم قصه اي كه خواستنت عادته
نبودنت فاجعه بودنت امنيته
تو از كدوم سرزمين تو از كدوم هوايي
كه از قبيله ي من يه آسمون جدايي
اهل هر جا كه باشي قاصد شكفتني
توي بهت و دغدغه ناجي قلب مني
پاكي آبي يا ابر نه خدايا شبنمي
قد آغوش مني نه زيادي نه كمي
منو با خودت ببر اي تو تكيه گاه من
خوبه مثل تن تو با تو همسفر شدن
منو با خودت ببر من حریص رفتنم
عاشق فتح افق دشمن برگشتنم
منو با خودت ببر منو با خودت ببر
غريب آشنا ، دوستت دارم بيا
منو همرات ببر به شهر قصه ها
بگير دست منو تو اون دستا
چه خوبه سقفمون يکي باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردي پيشم
تو زندونم با تو من آزادم
من و تو با هميم اما دلامون خيلي دوره
هميشه بين ما ديوار صد رنگ غروره
نداريم هيچ کدوم حرفي که بازم تازه باشه
چراغ خنده هامون خيلي وقته سوت و کوره
من و تو من و تو من و تو
هم صداي بي صدايي ايم
با هم و از هم جداييم
خسته از اين قصه هاييم
هم صداي بي صداييم
تو اون کوه بلندي که سرتا پا غروره
کشيده سر به خورشيد غريب و بي عبوره
تو تنها تکيه گاهي براي خستگي هام
تو مي دوني چي مي گم
تو گوش مي دي به حرفام
به چشم من
به چشم من تو اون کوهي
پر غروري بي نيازي با شکوهي
طعم بارون بوي دريا رنگ کوهي
تو همون اوج غريب قله هايي
تو دلت فرياده اما بي صدايي
هم صداي خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستي بمون تا بمونم
يه جا ابر آسمون يه جا پر از ستاره
يه جا آفتابي آسمون يه جا مي باره
بي تو اما همه جا ابري و غم گرفتست
ابر آسمون يه قطره بارونم نداره
تو اگه باشي آسمون صافه
غصه ها پشت كوه قافه
با تو من بهارم
بي تو شوره زارم
وقتي هستي خوبم
وقتي نيستي بي تو
يه قاب شكسته رو ديوارم
غیر تو تو دنیا ارزو ندارم
وقتي هستي خوبم
وقتي نيستي بي تو
يه قاب شكسته رو دیوارم