سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا آروم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدنش گریم میگیره
گریم میگیره
بذار رو سینم سرتو
چشمهای خیس و ترتو
بذار تا سیر نگات کنم
بو بکشم پیرهنتو
بغل کن و بچسب بهم
بکش دوباره دست بهم
جز تو کسی رو ندارم
نزدیک تر از نفس بهم
سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا آروم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدنش گریم میگیره
سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا آروم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدنش گریم میگیره
گریم میگیره
وقتی چشات خوابش میاد
آدم غماش یادش میاد
یه حالتی تو چشماته
که عشق خودش باهاش میاد
وقتی چشات خوابش میاد
آدم غماش یادش میاد
یه حالتی تو چشماته
که عشق خودش باهاش میاد
سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره
بذار تا آروم دل بی تابت بگیره
بهم نگو از ما گذشته دیگه دیره
حتی من از شنیدنش گریم میگیره
...