menu-iconlogo
logo

Dialogue

logo
歌词
مهراب فیت ایمیک

بپوشون موهاتو هر جا میری بی من موهای تو واس من مهم رنگی زیاد دیدم

تو واسم مهمی که روی تو دارم غیرت خودت که فروختی من رو تو نمیذارم قیمت

هی افسوس میخورم که بعده تو چکار بایست کرد چه جوری میشه سمته قلب تو راه جدید باز کرد

تو بگو چجوری میشه که بالمو بشکنی با همون بال شکستم سمت تو پرواز کرد

رنگ موهات شراب رنگ دلم خون همه رو از خونه بیرون کردم کجایی همخونه

تو که دیر یا زود هم باشه میری یک روز از این خونه ولی این رو بدون که قلب من تنها نمیتونه

من بی تو یه ابر تیره بارونی من بی تو تویی که تنها نمیمونی من میمونمو میسازم این جا تنهایی بیتو

میری برو ولی بدون تمومه زندگیمی تو

بیدلیل پر میکشه دوباره هر شب دل برات بیدلیل بارون میگیره رویه دلم هرشب برات

بی نصیب موند این دلم که نانجیب شدی براش

بی دریغ میگم برات نمیخواد دلم تو رو خداحافظی کن دیگه باهاش

متلک گویی نکن بودی نه تو نه هر کسی دل من دل مگه نیس برو از پشت دارم هوات

دل من دل مگه نیست که تو ساده اینجوری میسپری دست هر کسی

با همین کارایی که کردی بام عاشقت شدم با همین کارا یدل نه 100 دل عاشقت شدم

با همین ابرای بارونی چشام رفت هر شب تو که معصومی بگو با قلب شکسته ام چه کنم

من و ناودون ای پشته خونتون شادی بخیر من و بارون های سقفه خونتون یادش بخیر

منو آرزوهای نصفه نیمه یادش بخیر من و تو کنار هم عاشق هم یادش بخیر

تو کل اعضای بدنم تو رو درست چپه سینه م تیر میکشه

یک چیزی به نام قهر عذاب نبود تو من و کافرم کرد

میگفتم بنام تو به جای بنام حق بنام تو بنام چشات بنام اسمت

قسم به لحظه هایی که داشتی اسمت دنیا رو زیرو رو کردم نبود مثلت

اگه منو تو تو نسل لیلی و مجنون و خسرو و شیرین

و شیرین و فرهاد بودیم عشقه ما 2 تا هم الان بودش یک قصه

ساختم روحت زخمی باشم که جسمت

الهی نمیخوام بگم که الهی اون برگرده پیشم

نمیخوام بگم بدادم برس که دارم دیوونه میشم

الهی فقط یه الهی فقط یه الهی هستش

الهی که مجنون بمیره قبل این که بفهمه لیلی نداره اسمش

گذاشتی رفتی که چی بشه غرق شدم لای ریتم این شعر

همه ش رو بیت بیت راجع به تو همین روزها ست که قلبم تو سینم پاره بشه

ملکه بی غم بانوی بی احساس این بود قرارمون این بود بی انصاف؟

که بزنی بشکنی دلو برداری ببری مدت ها بشه اسیر تو

دارم میمیرم از درد نبودن تو عینه خیالش هم نیست اصن دردونه خدا

بی معرفت چجوری دلت اومد بری دل عشقم و کنی از اون دل سنگت جدا

بانوی چشم شیشه ای ما رو دادی رفت که بری باشی تو پیشه کی؟

کی عزیزت شد که دلت نمیومد این آخرا حتی یه عزیزم بهم بگی

غیرتم رو نمیدید و غیرتی دوست داشت میگت دیوونم و پزم رو میداد جلو دوست هاش

همین دوگانگیا بعضی وقتا باعث میشد بپرسم از خودم یعنی منو دوست داشت الهی

الهی الان پیشم بود عشقم ای کاش نسخی میکشم کاشکی الان بودش فقط یبار

فقط یبار نگاه میکردم تو چشم هاش

Dialogue Mehrab - 歌词和翻唱