menu-iconlogo
huatong
huatong
avatar

Adame Sabegh

Reza Bahramhuatong
startaryhuatong
歌词
作品
آخر یک نفر خسته و تنها ماند

آخر بغض من پیش دلت جا ماند

بی تو آدم سابق نشدم

من دگر عاشق نشدم

بردی هوای مرا

حیف که ماجرای هم نشدیم

ما برای هم نشدیم

بردی تو جان مرا

پر پر کردم گل باغ غرورم را

تا در دستان تو باشد دل تنها

چنان کشتی دل غرق نگاهت شد

که رفت از یاد من غم های این دنیا

پر پر کردم گل باغ غرورم را

تا در دستان تو باشد دل تنها

چنان کشتی دل غرق نگاهت شد

که رفت از یاد من غم های این دنیا

به تقاص کدام کار من

شده است غم تو یار من؟

چه خزان بدی، بهار من!

نکند ببری از یادم!

چه کنم ندهی بر بادم؟

گر تو نرسی به فریادم

پر پر کردم گل باغ غرورم را

تا در دستان تو باشد دل تنها

چنان کشتی دل غرق نگاهت شد

که رفت از یاد من غم های این دنیا

پر پر کردم گل باغ غرورم را

تا در دستان تو باشد دل تنها

چنان کشتی دل غرق نگاهت شد

که رفت از یاد من غم های این دنیا

更多Reza Bahram热歌

查看全部logo
Adame Sabegh Reza Bahram - 歌词和翻唱